داستان برند کامپک، سرنوشت تلخ بزرگترین فروشنده کامپیوتر شخصی در جهان
کامپک از پیشگامان صنعت کامپیوتر شخصی بود که بهعنوان یکی از اولین تولیدکنندههای کامپیوتر شخصی همراه هم شناخته میشود، اما در نهایت سقوط کرد. کامپک (Compaq) یک شرکت آمریکایی فعال در صنعت کامپیوترهای شخصی بود که از سال ۱۹۸۲ وارد این بازار شد. کامپک از اولین شرکتهایی بود که کامپیوترهای سازگار با IBM را به بازار عرضه کرد. نام این شرکت در تعدادی دیگر از تاریخسازیهای دنیای فناوری همچون ساختن اولین کامپیوتر شخصی همراه هم دیده میشود.
اقیانوس آبی خبر – اخبار برندها|کامپک در دورهای از تاریخ بهعنوان بزرگترین تولیدکنندهی کامپیوتر شخصی در جهان شناخته میشد. نبردهای قیمتی با دل و خرید DEC چالشهای این شرکت را در آستانهی قرن ۲۱ را افزایش دادند تا اینکه بالاخره HP در سال ۲۰۰۲ کامپک را خریداری کرد. برند کامپک تا سال ۲۰۱۳ زنده بود و برای کامپیوترهای پایین ردهی HP استفاده میشود تا اینکه درنهایت بهصورت کامل از چرخه خارج شد.
راد کانیون، جیم هریس و بیل مورتو، مهندسان سابق تگزاس اینسترومنتس، کامپک را راهاندازی کردند. آنها تا چند دهه بعد در شرکت خود باقی ماندند تا اینکه در سال ۱۹۹۱ بر اثر تغییرات زیرساختی مدیریتی، از کامپک خارج شدند. خرید DEC یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ کامپک بود که آنها را در آستانهی قرن ۲۱ به بزرگترین شرکت کامپیوتری جهان پس از IBM تبدیل کرد. بههرحال در سالهای بعد مدیران توانایی حفظ موقعیت شرکت را در بازار از دست دادند که درنهایت به حذف یکی از بزرگترین برندهای تاریخ کامپیوتر انجامید.
تاریخچه تأسیس
کامپک از شرکتهایی بود که در ابتدای دههی ۱۹۸۰ و پس از معرفی و اوجگیری کامپیوترهای شخصی توسط IBM، با هدف بهرهبرداری از بازار جدید وارد رقابت شد. اولین کامپیوتر شخصی IBM در سال ۱۹۸۲ معرفی شد. در آن زمان شرکتهای متعددی وارد بازار جدید شدند که تولید کامپیوترهای سازگار با IBM را با قیمت پایینتر شروع کنند. در میان این شرکتها، کامپک بهمرور توانست خود را بهعنوان شرکتی نوآور به شهرت برساند. کامپیوترهای شخصی سازگار با IBM که توسط کامپک تولید میشوند، حتی سریعتر و باکیفیتتر از محصولات خود آن شرکت بودند و قابلیتهای کاربری بهتری را هم ارائه میکردند.
اولین گروه از مدیران کامپک، نقش مهمی در پیشرفتهای این شرکت در سالهای ابتدایی داشتند. آنها که هرکدام سابقهی فعالیت در شرکتهای بزرگی همچون تگزاس اینسترومنتس و IBM را یدک میکشیدند، تمرکز زیادی بر نوآوری و تولید محصولات باکیفیت در شرکت خود داشتند. تجربه و تخصص همین مدیران باعث شد تا رشد کامپک در صنعت پر فراز و نشیب کامپیوتر شخصی در سالهای ابتدایی دههی ۱۹۸۰ با پایداری ادامه پیدا کند. نیروی انسانی کامپک نیز تخصص لازم را برای توسعهی محصولات حرفهای داشت تا اینکه پس از مدتی شرکت دیگر از دنبال کردن مسیر IBM هم بینیاز شد.
جوزف راد کانیون، جیمز ام هریس و ویلیام اچ مورتو در تابستان ۱۹۸۱ به فکر راهاندازی شرکت جدیدی با هدف تولید کامپیوترهای شخصی افتادند. هر سه نفر، از مدیران ارشد تگزاس اینسترومنتس بودند که پس از سالها فعالیت در صنعت نیمههادی، به فکر راهاندازی شرکت مستقل افتادند. البته آنها در ابتدا هیچ ایدهی مشخصی برای محصول و چشمانداز شرکت خود نداشتند. از ایدههای اولیه که به ذهن مدیران سابق TI رسید میتوان به مدیریت مجموعه رستوران مکزیکی، تولید و فروش دستگاههای ذخیرهساز برای مینیکامپیوترها یا تولید دستگاههایی برای پیدا کردن اشیاء گمشده اشاره کرد. آنها درنهایت تصمیم گرفتند تا یک کامپیوتر شخصی قابل حمل، بر اساس استانداردهای تولید کامپیوتر شخصی IBM تولید کنند.
کانیون، هریس و مورتو هرکدام هزار دلار در شرکت جدید سرمایهگذاری کردند. آنها قطعا نیازمند سرمایهگذار جسوری بودند تا هزینههای ابتدایی طراحی و تولید را در شرکت تأمین کنند. بن روزن، اولین فردی بود که با سه بنیانگذار کامپک دیدار کرد. او مدیر کل شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر Sevin-Rosen Partners بود که در هیوستون فعالیت میکرد. روزن پیشنهاد سرمایهگذاری ۲/۵ میلیون دلار را مطرح کرد و بعدها بهعنوان رئیس هیئتمدیرهی کامپک انتخاب شد.
کامپک دقیقا کمی پس از دورانی راهاندازی شد که کارآفرینهای دنیای کامپیوتر شخصی، به سودآوری بالایی رسیده بودند. دستاورد بزرگ فناورانهی ریزپردازنده در دنیای کامپیوترهای شخصی، امکان تولید کامپیوترهای کوچکتر و سریعتر و ارزانتر را فراهم کرده بود که منجر به شکلگیری شرکتهای تولیدکنندهی متعدد در دنیای فناوری شد. ریزپردازندهها، علاوه بر هزینهی پایینتر، منجر به کوچکتر شدن کامپیوترهای شخصی هم شدند که افزایش شدید تقاضا را در بازار به همراه داشت. درنتیجه هزینههای تحقیق و توسعه هم کاهش پیدا کرد و فرصت برای تولد شرکتهای تولیدکنندهی متعدد فراهم شد.
برتری فناورانه
اولین شرکتهای فعال در صنعت کامپیوترهای شخصی، برتری فناورانه و قدرت بازاریابی مناسبی داشتند. از طرفی عدم توانایی برخی از آنها در مدیریتهایی همچون انبارداری و کنترل کیفیت باعث میشد تا پس از مدتی شکست بخورند و از بازار خارج شوند. در اثر شکست همین شرکتها، سرمایهگذاران خطرپذیر در آن دوران بنیانگذاران دنیای کامپیوتر شخصی را ملزم میکردند تا پس از مدتی مدیریت اصلی شرکت را به مدیران باسابقه واگذار کنند. به همین دلیل روزن نیز تصمیم گرفت تا ریاست هیئتمدیرهی کامپک را در اختیار بگیرد. او که قبلا ۴۰۰ هزار دلار در سرمایهگذاری در یک استارتاپ کامپیوتر شخصی از دست داده بود، دربارهی سرمایهگذاری و مدیریت کامپک در مصاحبهای گفت: «در روزهای ابتدایی، شاهد دورانی از کارآفرینان باانرژی بودیم که شخصیت خود را به شرکتشان منتقل میکردند. اکنون این کسبوکار به مدیران متفاوتی نیاز دارد. امروز شاهد صنعتی هستیم که بخشش زیادی در قبال اشتباهها ندارد».
شرکت کامپک برخلاف بسیاری از استارتاپهای تولیدکنندهی کامپیوتر شخصی، از مزیت مدیران و کارمندان باسابقه و متخصص بهره میبرد. تمامی ۲۰ کارمند اولیهی کامپک، پیش از پیوستن به این شرکت سابقهای حداقل ۱۵ تا ۲۰ ساله در صنعت داشتند. سابقهی آنها در مدیریت و مهندسی شرکتهای بزرگی همچون TI و IBM باعث میشد تا کامپک روی پایههای استوار شکل بگیرد. سبک مدیریت در کامپک نیز بر اساس نمادهای مرسوم کارآفرینی در دنیای کامپیوتر شخصی بود. به عنوان مثال مدیران تصمیمگیریهای مهم را بر اساس اجماع انجام میدادند و هر بخش از شرکت، در فرایند توسعه دخیل بود. البته کامپک از ساختارهای سنتی کاربردی مانند کنترل دقیق و سرسختانهی مسائل مالی و سیستم پیشبینی مالی هم بهره میبرد.
سیستم مدیریت اجماعی کامپک در سال ۱۹۸۳ اولین نتایج خود را نشان داد. کانیون که بهعنوان مدیرعامل مشغول به کار بود، از ایدهی تولید کامپیوتر شخصی همراه یا همان لپتاپ حمایت میکرد. ایدهی اولیه اینگونه بود که کامپیوتری شخصی بر اساس استانداردهای IBM و در ابعادی نزدیک به یک کیف سامسونت ساخته شود. در مقابل، مدیر تحقیقات بازاریابی شرکت با ایده مخالف بود و اعتقاد داشت بازار هنوز برای چنین محصولی آماده نیست. کانیون توجیه تیم بازاریابی را پذیرفت و ایدهی کامپیوتر شخصی همراه را به زمانی دیگر موکول کرد.
پس از اینکه کامپک، ایدهی کامپیوترهای شخصی همراه را متوقف کرد، شرکتهای دیگر همچون Gavilan Computer Corporation و Data General Corporation آن را اجرا کرده و اولین کامپیوترهای شخصی همراه را به بازار معرفی کردند. پیشبینی تیم بازاریابی کامپک محقق شد و دقیقا شرکتهای مذکور به خاطر عدم وجود بازار، شکست خوردند.
کامپک در دورانی که شرکتهای دیگر با شکست عرضهی کامپیوترهای همراه کوچک دستوپنجه نرم میکردند، اولین محصولات خود را به بازار عرضه کرد. Compaq Portable و Compaq Plus، کامپیوترهایی بودند که بهنوعی استاندارد کامپیوترهای شخصی همراه بزرگ با کاربری کامل را به صنعت معرفی کردند. شرکت در سال ۱۹۸۳ بیش از ۵۳ هزار کامپیوتر شخصی همراه در ایالات متحده و کانادا به فروش رساند. در همان سال، تعداد کارمندان کامپک از ۱۰۰ به ۶۰۰ نفر رسید و نرخ تولید هم از ۲۰۰ کامپیوتر در ابتدای سال به ۹ هزار کامپیوتر در انتهای سال افزایش یافت. رکورد درآمد ۱۱۱/۲ میلیون دلاری کامپک در آن سال، آنها را به موفقترین شرکت آمریکایی در سال اول فعالیت تبدیل کرد.
یکی از دلایل اصلی موفقیت اولیهی کامپک، همکاری نزدیک با نمایندههای فروش بود. در آن سالها بیش از ۹۰ نوع کامپیوتر شخصی با هدفگیری کارمندان و ادارهها در بازار وجود داشتند. رقابت بر سر تصاحب قفسهی فروشگاهها در اوج بود و همه برای کسب سهم بیشتر از بازار، تقلا میکردند. در این میان کامپک سیستم فروش مستقیم نداشت و درنتیجه بهعنوان رقیب نمایندههای فروش فعالیت نمیکرد. درنتیجه فروشندهها تمایل بیشتری برای بازاریابی و فروش محصولات این شرکت داشتند. کامپک همچنین برنامههای تسهیلاتی و پرداخت کارمزد به نمایندهها را در پیش گرفته بود که منجر به تشویق بیشتر آنها برای فروش کامپیوترهای این شرکت میشد.
از دلایل دیگر موفقیت کامپک در سالهای ابتدایی میتوان به سیستم طراحی و تولید چابک آنها اشاره کرد. برند آمریکایی، فرایندهای توسعه و تولید و عرضه به بازار را در دورههای زمانی کوتاه انجام میداد. وقتی یک محصول به تأیید مدیران میرسید، تمامی فرایندهای توسعهای بهصورت همزمان انجام میشد. درواقع در همان زمان که توسعه و ساخت محصول جریان داشت، بازاریابها هم فعال بودند و مهندسان نیز بهصورت پیوسته طراحی را بهینهسازی میکردند. چرخهی تولید محصول در صنعت کامپیوتر شخصی، معمولا ۱۲ تا ۱۸ ماه بود. کامپک با سیستم مدیریت یکپارچهی خود آن را به ۶ تا ۹ ماه رساند.
کامپیوتر شخصی
عملکرد سریع و هماهنگ بخشهای گوناگون کامپک باعث میشد تا آنها جدیدترین فناوری را زودتر از رقبای خود به بازار عرضه کنند. به عنوان مثال IBM در سال ۱۹۸۴ نسخهای جدید از کامپیوتر شخصی به بازار عرضه کرد که برخی کارشناسان پیشبینی کردند شرکتهای دیگر را به عقب خواهد راند. از طرفی کامپک با ساختار چابک وارد رقابت شد و تمامی منابع خود را از بخشهای گوناگون شرکت جمعآوری کرد. آنها در مدت ۶ ماه موفق به تولید محصول رقابتی شدند و خط تولید کامپیوترهای رومیزی خود را راهاندازی کردند. IBM پس از گذشت ۱۵ ماه توانست کامپیوتر شخصی قابل حمل خود را به بازار عرضه کند که سنگینتر از محصول کامپک بود و امکانات کمتری هم داشت.
تولید کامپک از فصل اول ۱۹۸۳ تا فصل پایانی ۱۹۸۴ از ۲،۲۰۰ کامپیوتر به ۴۸ هزار دستگاه رسید. در آن سالها که کل صنعت کامپیوتر شخصی با چالشهای متعدد و حتی بحران روبهرو بود، کامپک وضعیت مناسبی داشت و فروش خود را به بیش از ۵۰۰ میلیون دلار رساند. تا ماه مارس سال ۱۹۸۵، ارزش سرمایهگذاری ۲/۵ میلیون دلاری روزن به ۳۰ میلیون دلار رسیده بود.
محصولات و بازارهای جدید
سرعت بالای تولید محصولات جدید در کامپک، در میانهی دههی ۱۹۸۰ با رخدادی تاریخی برای آنها همراه بود. اینتل در سال ۱۹۸۵ تصمیم به بازاریابی ریزپردازندهی جدید خود یعنی 80386 را داشت. غول دنیای پردازنده اعتقاد داشت که کامپک با قدرت بالای خود در طراحی و عرضهی سریع محصولات به بازار، ورودی تضمینشده را برای پردازندهی جدید رقم خواهد زد. درنتیجه دو شرکت وارد همکاری شدند تا پردازندهی اینتل را بهینهسازی و برای عرضه به بازار آماده کنند. تیمهای مهندسی اینتل و کامپک در کنار یکدیگر بخشهای گوناگون پردازنده را بهینهسازی کردند تا با استانداردهای موردنظر کامپک برای تولید کامپیوتر شخصی هماهنگ شود.
همکاری اینتل و کامپک منجر به تولید کامپیوتر Deskpro 386 در سال ۱۹۸۷ شد. کامپیوتر شخصی جدید کامپک با بهرهگیری از جدیدترین پردازندهی اینتل، سرعتی سه برابر سریعترین کامپیوتر IBM را به کاربر ارائه میکرد. نزدیکترین رقیب کامپیوتر کامپک هم سرعتی نصف آن داشت. IBM پس از گذشت ۹ ماه توانست کامپیوتری با قدرت نزدیک به محصول کامپک و با پردازندهی 80386 تولید کند. در آن زمان کامپک در مسیر توسعهی نسخهی قابل حمل کامپیوتر جدید خود بود.
سه میلیارد دلار
شرکت کامپک در سال ۱۹۸۶ وارد فهرست فورچون ۵۰۰ شد و نام خود را بهعنوان اولین شرکتی ثبت کرد که در مدت کمتر از چهار سال به این فهرست راه یافته است. از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹، درآمد شرکت پنج برابر شد و به سه میلیارد دلار رسید. در همان دوران، شرکتهای دیگر صنعت کامپیوتر شخصی همچون اپل کامپیوتر و سان میکروسیستمز وضعیت مناسبی نداشتند و حتی با کاهش درآمد روبهرو بودند.
سهم عمدهای از موفقیت و رشد سریع کامپک، به لطف حضور و بازاریابی قوی آنها در بازار اروپا ممکن شد. ورود رسمی کامپک به بازارهای اروپایی در سال ۱۹۸۴ رقم خورده بود. اکهارت فایفر، مدیر سابق بخش محصولات مصرفی الکترونیکی TI در اروپا، مدیریت بازاریابی و فروش کامپک را هم در قارهی سبز بر عهده گرفته بود. درواقع کامپک پیش از اکثر تولیدکنندههای آمریکایی کامپیوتر شخصی، وارد بازار اروپا شد. شرکت تا سال ۱۹۸۹ به دومین تولیدکننده و توزیعکنندهی کامپیوترهای شخصی در اروپا تبدیل شد و درآمد بینالمللی خود را به ۱/۳ میلیارد دلار رساند. در آن دوران رشد بازار کامپیوترهای شخصی در اروپا، ۳۳ درصد بیشتر از ایالات متحده بود و همین موجب پیشرفت سریعتر کامپک نسبت به رقبا میشد.
کامپک در سال ۱۹۸۹ دو محصول مهم به نامهای Systempro و Deskpro 486 به بازار معرفی کرد. این کامپیوترهای شخصی جدید، از فناوری موسوم به Extended Industry Standard Architecture یا EISA بهره میبردند. فناوری مذکور، بهصورت اختصاصی در کامپک توسعه یافته بود و بهعنوان رقیبی برای فناوری Microchannel شرکت IBM در کامپیوترهای PS/2 شناخته میشد. فناوریهای جدید، سرعت کامپیوترهای شخصی را هم افزایش میدادند و آنها بهمرور توانایی انجام فعالیتهای پیچیده مانند شبکه و کارهای چندوظیفگی را هم پیدا کردند.
اضافه شدن فناوری EISA به کامپیوترهای کامپک باعث جذب کاربران جدید به محصولات این شرکت شد. کاربرانی که به دنبال قدرت پردازشی و سرعت بیشتر در کامپیوترهای شخصی بودند. درواقع کامپک با EISA بهنوعی استانداردهای صنعت را تدوین میکرد. در دورانی که IBM کامپیوترهای خود را بر اساس فناوری Microchannel تولید میکرد، اکثر شرکتهای دیگر از EISA بهره میبردند. فروش اولیهی Systempro طبق انتظار مدیران پیش نرفت، اما کانیون و مدیران دیگر میدانستند که وارد بازار جدیدی شدهاند و بهمرور، سرعت فروش افزایش خواهد یافت.
آمار فروش کامپک در سال ۱۹۹۰ به ۳/۶ میلیارد دلار رسید که ۴۵۵ میلیون دلار سود خالص را به همراه داشت. این آمار، نشاندهندهی رشد ادامهدار کامپک برای هشتمین سال متوالی بود. در همان سال، تعداد کشورهای محل فعالیت خود را هم افزایش داد و مراکز جدیدی را در اتریش، فنلاند و هنگکنگ راهاندازی کرد. همچنین نمایندههای فروش این شرکت هم در آلمان شرقی، مجارستان، یوگوسلاوی، آرژانتین، مکزیک و ترینیداد فعال شدند.
فروش بینالمللی، بیش از نیمی از درآمد کامپک را در سال ۱۹۹۰ تأمین میکرد و برای اولین بار، بیشتر از آمار فروش شرکت در آمریکای شمالی شد. در همان سال، ۹ محصول جدید به بازار معرفی شد که از میان آنها میتوان به نسخهی جدید Deskpro 386 و کامپیوتر شخصی همراه و قدرتمند شرکت یعنی Compaq LTE 386s/20 اشاره کرد. تا پایان سال ۱۹۹۰، تعداد نمایندههای فروش کامپک در سرتاسر جهان به ۳،۸۷۲ رسید که بیش از دو هزار نماینده در آمریکای شمالی فعال بودند.
فراز و نشیب در دههی ۱۹۹۰
اولین نشانههای کاهش درآمد و عملکرد کامپک در سال ۱۹۹۱ پدیدار شدند. دلایل گوناگون از رکود اقتصادی تا رقابتهای قیمتی و چالش توزیع، حفظ روند رو به رشد را برای برند آمریکایی دشوار میکرد. درنتیجه در سال ۱۹۹۱ و برای اولین بار، فروش و درآمد کامپک کاهش پیدا کرد. در همان دوران نیز هنوز کامپیوترهای سری Deskpro 386 پرفروشترین محصولات کامپک بودند. سهچهارم از مجموع درآمد شرکت هم از فروش کامپیوترهای شخصی رومیزی کسب میشد.
کامپک در سال ۱۹۹۱ مجموعهای جدید از کامپیوترهای شخصی را به بازار معرفی کرد که قابلیتی به نام Intelligent Modularity داشتند. این سیستم که به نام Deskpro/M به بازار معرفی شد، امکان ارتقاء کامپیوتر را با قطعات آماده در اختیار کاربران میگذاشت تا دستگاههای خود را با فناوریهای جدید هماهنگ کنند. سیستم جدید، با تقسیمبندی قطعات به پنج ماژول با دسترسی سریع ممکن کرد: حافظه، ورودی/خروجی، کارتهای توسعهی EISA/ISA، پردازنده و کنترلر گرافیک ویدیویی. سیستم جدید کامپک با این امید عرضه شد که کاربران، ارتقاء کامپیوتر شخصی را با قطعات آماده به خرید کامپیوترهای جدید ترجیح میدهند.
در سال ۱۹۹۱ سیستم توزیع و فروش کامپک هم ملزم به تغییر شد. تا آن زمان هشت نمایندهی مهم کامپک به چهار مرکز ادغام شده بودند. کامپک مجبور شد تا مجوز فروش و توزیع محصولات خود ر به مشاوران بازار کامپیوتر و مراکز فروش تخفیفی هم اهدا کند. بهعلاوه، آنها مرکز فروش مستقیم خود را نیز راهاندازی کردند.
از رخدادهای مهم دیگر سال ۱۹۹۱ میتوان به تغییر ساختار عظیمی مدیریتی در پایان سال اشاره کرد. یکی از جلسههای تاریخ کامپک با موضوع بررسی علل خسارت مالی ۷۰ میلیون دلاری شرکت در فصل سوم ۱۹۹۱ برگزار شد. جلسهای که در پایان با مجبور شدن کانیون، مدیرعامل و بنیانگذار کامپک به استعفا، به پایان رسید. فایفر که مدتی قبل به سمت معاونت ارشد اجرایی و مدیر عملیات رسیده بود، بهعنوان جایگزین کانیون در سمت مدیریت عامل انتخاب شد.
پس از تغییرات مدیریتی، تغییر عظیم در ساختارهای سازمانی کامپک رخ داد. تمرکز شرکت مجددا روی بخشهای کامپیوتر شخصی و سیستمها معطوف شد. بهعلاوه، ۱،۴۴۰ نفر برابر با ۱۲ درصد از نیروی انسانی کامپک، تعدیل شدند. از تغییرات دیگر میتوان به استعفای پنج مدیر ردهبالا اشاره کرد. در میان آنها، جیمز سی هریس نیز بود که بهعنوان معاون ارشد بخش مهندسی فعالیت میکرد و بهعنوان آخرین بنیانگذار، از کامپک خارج شد.
باوجود بحرانهای رخداده در سال ۱۹۹۱، کامپک در ژوئن سال ۱۹۹۲ موفق به معرفی ۱۶ محصول جدید به بازار شد. محصولات جدید در دستهبندیهای گوناگون قرار داشتند. از میان آنها میتوان به کامپیوتر شخصی رومیزی ارزانقیمت (Compaq ProLinea)، کامپیوتر شخصی همراه ارزانقیمت (Contura) و کامپیوترهای شخصی قابل ارتقاء متعدد اشاره کرد که امکان بهروزرسانی قابلیتهای گرافیکی و صوتی را به کاربر ارائه میداد. در همان ماه، زیرمجموعهی جدیدی باهدف توسعه و فروش لوازم جانبی کامپیوتری، خصوصا پرینتر و محصولات مرتبط شروع به کار کرد. محصولات اولیهی این زیرمجموعه شامل پرینتر Pagem، کامپک را به بازار رو به رشد جدیدی وارد کرد که شامل فروش پرینترهای تحت شبکه میشد. البته زیرمجموعهی مذکور موفقیتهای زیادی را تجربه نکرد و در سال ۱۹۹۳ تعطیل شد.
کامپک تنها در سال ۱۹۹۳، فروش ۵۰۰ میلیون دلاری را در خانوادهی Presario تجربه کرد. برند آمریکایی در آن سالها سیاست قیمتگذاری بسیار پایین را در پیش گرفته بود. هدف از کاهش قیمت شدید، رقابت با دیگر تولیدکنندههای کامپیوتر ارزان بود که در سالهای قبلی روند رشد کامپک را با توقف روبهرو کرده بودند. تا سال ۱۹۹۴، کامپک نهتنها موفق به پشت سر گذاشتن رقبای فعال در دستهی ارزانقیمت شد، بلکه با پشت سر گذاشتن IBM لقب بزرگترین فروشندهی کامپیوترهای شخصی را در جهان تصاحب کرد. دوران مدیریت فایفر با تلاش جدی کامپک برای نفوذ هرچه بیشتری به بازار مصرفکننده و دفاتر خانگی همراه بود. شرکت با معرفی خانوادهی جدید محصولات به نام Presario در اوت ۱۹۹۳، بازار کامپیوترهای خانگی با بهصورت جدی هدف قرار داد. خانوادهی جدید که یکی از مهمترین اتفاقها در تاریخ کامپک بودند، انواع کامپیوترها را در اختیار کاربران خانگی قرار میدادند که حتی در دستههایی با قیمت کمتر از ۱،۵۰۰ دلار نیز در دسترس بودند. در ۶۰ روز ابتدایی معرفی خانوادهی Presario، بیش از ۱۰۰ هزار دستگاه کامپیوتر شخصی فروخته شد. بخش مهمی از استقبال بالا از محصولات جدید، به خاطر کمپین تبلیغات تلویزیونی شرکت ممکن شد که با هزینهی ۱۲ میلیون دلاری و پس از سه سال توقف کمپینهای بازاریابی اجرا شده بود.
محصولات متنوع
باوجود رشد قابلتوجه کامپک در بازار کامپیوترها شخصی، مدیران باز هم راضی نبودند و بازارهای گستردهتری را دنبال میکردند. کامپیوترهای سروری Proliant از محصولات متنوع جدیدی بودند که کامپک برای افزایش نفوذ خود در بازار معرفی کرد. بهعلاوه، خانوادهی Armada هم برای نفوذ هرچه بیشتر به بازار کامپیوترهای مینفریم و مینیکامپیوتر معرفی شدند که بهنوعی، کامپیوترهای سروری کلاس مینفریم بودند. این کامپیوترها با قیمت بسیار بالای ۱۰۰ هزار دلاری فروخته میشدند. البته کامپک، سرورهایی در دستهی ارزانقیمت نیز به نام ProSigina VS به بازار عرضه میکرد که تنها پنج تا ۱۰ درصد گرانتر از کامپیوترهای شخصی بودند.
کامپک در سال ۱۹۹۴ سیستم لجستیک خود را نیز بهینهسازی کرد و ساختار مدرنتر و پویاتری را در آن به کار گرفت. پیش از آن، شرکت ابتدا نیاز به قطعات برای ساخت کامپیوترها را پیشبینی کرده و سپس آنها را تولید میکرد. در ساختار مذکور، احتمال ساخت بیشازحد قطعات وجود داشت و انبارداری را دشوار میکرد. بهعلاوه، در برخی موارد قطعات موردنیاز برای ساخت کامپیوترهای پرفروش در دسترس نبود. ساختار لجستیکی جدید، تولید و انبارداری را بر اساس نیاز بازار تنظیم میکرد و منجر به صرفهجویی قابلتوجهی در سیستم انبارداری و تولید شرکت شد.
از فعالیتهای مهم دیگر کامپک در میانهی دههی ۱۹۹۰ میتوان ورود به تجهیزات شبکهی پرسرعت و محصولات و خدمات اینترنتی اشاره کرد. در اکتبر ۱۹۹۶، دستهی جدیدی از کامپیوترهای ورکاستیشن مخصوص مهندسی با برند کامپک به بازار عرضه شد که دستهی جدیدی از مشتریان را هدف قرار میداد. همین رویکردها باعث شد تا شرکت در میانهی دوم دههی ۱۹۹۰ رشد قابلتوجهی را تجربه کند. درآمد آنها از ۵/۷۹ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۲ به ۲۰/۰۱ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۶ رسید. سود خالص که آخرین بار در سال ۱۹۹۰ به رکورد ۵۷۷ میلیون دلار رسیده بود، در سال ۱۹۹۴ مجددا رکوردشکنی کرد و به ۹۸۸ میلیون دلار رسید. رکورد بعدی در سال ۱۹۹۶ و با ثبت سود خالص ۱/۳۲ میلیارد دلار ثبت شد. ۱۵ درصد از درآمد کامپک از کامپیوترهای شخصی مصرفکننده، ۴۸ درصد از کامپیوترهای رومیزی اداری و ۳۵ درصد از سرورها و ورکاستیشنها کسب میشد.
سالهای پایانی فعالیت مستقل
کامپک در سالهای پایانی قرن بیستم به دنبال نفوذ هرچه بیشتر به بازار کامپیوترهای شخصی و افزایش سهم خود در بازار بود. آنها در سال ۱۹۹۷ کامپیوتری به نام Presario 2000 را با قیمت ۹۹۹ دلار به بازار عرضه کردند. کامپیوتر ارزانقیمت جدید، خانوارهای آمریکایی (۶۰ درصد) را هدف قرار داده بود که به کامپیوتر شخصی مجهز نبودند. در همان سال، دو فرایند خرید و ادغام مهم در تاریخ کامپک رخ داد. در ماه اوت، در خریدی به ارزش چهار میلیارد دلار و بهصورت تبادل سهام، Tandem Computers خریداری شد که از پیشگامان صنعت سرور با فروش سالانهی دو میلیارد دلار بود. خرید بعدی با پرداخت ۲۸۰ میلیون دلار انجام شد که شرکت Microcom را از دستهی تجهیزات دسترسی از راه دور به شبکه، به کامپک ملحق کرد.
دو خریدی که در بالا اشاره کردیم، باز هم مدیران کامپک را راضی نکردند. آنها به دنبال خریدی بسیار بزرگتر و مهمتر بودند. در ژوئن ۱۹۹۸، خرید یکی از غولهای صنعت کامپیوتر شخصی یعنی DEC (برند Digital) نهایی شد. این شرکت که در آن زمان در رتبهی چهارم بزرگترین فروشندههای کامپیوتر شخصی در آمریکا قرار دارد، با دریافت ۹/۱ میلیارد دلار به زیرمجموعهی برند کامپک پیوست. برند دیجیتال بیش از همه با محصولات حرفهای در دستهی ورکاستیشن و سرور شناخته میشد که با پیوستن به کامپک، حضور آنها را در بازار مذکور افزایش میداد. بهعلاوه، ۲۲ هزار نیروی پشتیبانی کامپیوتری برای سازمانهای بزرگ، با خرید دیجیتال به کامپک پیوستند تا یکی از ضعیفترین بخشهای عملیاتی شرکت را تقویت کنند.
کامپک با خرید دیجیتال، درآمد سالانهی خود را به ۳۷ میلیارد دلار رساند و به دومین شرکت بزرگ کامپیوتری در جهان تبدیل شد (پس از IBM با درآمد ۷۸/۵ میلیون دلاری). بهعلاوه، کامپک با خرید جدید تقریبا در تمامی حوزههای بازار کامپیوتر شخصی به پیشگام جهانی تبدیل شد. در آن دوران، کامپک در رتبهی اول کامپیوترهای رومیزی، رتبهی سوم کامپیوترهای قابل حمل، رتبهی سوم کامپیوترهای ورکاستیشن، رتبهی اول کامپیوترهای شخصی سروری (کامپیوترهایی با قیمت کمتر از ۲۵ هزار دلار) و سرورهای اختصاصی پایین رده (با قیمت کمتر از ۱۰۰ هزار دلار) و رتبهی ششم سرورهای میان رده (۱۰۰ هزار تا یک میلیون دلار) قرار داشت. آنها با خرید دیجیتال به یک باره به رتبهی سوم بزرگترین خدمات دهندههای کامپیوتری پس از IBM و EDS دست یافتند.
ادغام فعالیتهای دیجیتال با کامپک، هزینهها و دشواریهای متعددی را برای برند آمریکایی به همراه داشت. آنها در سال ۱۹۹۸ هزینهای ۳/۶ میلیارد دلاری را برای هماهنگ ساز ادغاکمعا متحمل شدند. درنتیجه اعلام تعدیل ۱۵ هزار نفر در دیجیتال و دو هزار نفر در کامپک هم به رسانهها اعلام شد. حوزههای مشترک فعالیت دو شرکت شناسایی شدند و درنتیجه تولید کامپیوتر شخصی دیجیتال در کامپک ادغام شد و فعالیتهای بخش تجهیزات شبکهی کامپک، کاهش یافت.
چالشها در هماهنگ کردن دیجیتال با کامپک، بحرانهایی را در بخشهای گوناگون شرکت ایجاد کرد. آنها توانایی خود در تولید محصولات مناسب و سریع را در دستهی ارزانقیمت از دست دادند و سهم بازار را به دل واگذار کردند. در آن دوران، کامپک از سه شرکت مشاورهای برای دریافت کمک پیرامون ادغام دیجیتال بهره میبرد.
فایفر پس از خرید شرکتهای جدید، چشمانداز روشنی برای ادامهی مسیر نداشت. آنها با چالش ترکیب فرهنگهای سازمانی روبهرو بودند و انتخاب بین فعالیت در دستهی حرفهای یا پایین رده هم به چالش بزرگ دیگری تبدیل شده بود. درواقع میتوان ادعا کرد که مدیران کامپک در خریدهای جدید تنها به دنبال آمارها و چشماندازهای بلند پروازانه بودند و مشتریان و مصرفکنندگان را در تصمیمگیریها مدنظر قرار ندادند. در همان دوران، رقابت با دل هم با شدت ادامه داشت. رقیب هموطن، با فروش مستقیم محصولات و حذف واسطهها، بخش مهم کامپیوترهای ارزانقیمت را به تصاحب خود درآورده بود. در مقابل، کامپک تلاش میکرد تا با خریدهای جدید، بیشتر خود را شبیه به IBM و HP کند و به یک شرکت سیستم محور تبدیل شود. درحالیکه IBM و HP در فعالیت در دستهی تجاری موفق بودند، کامپک هنوز نتوانسته بود با خریدهای جدید، نقش خود را در بازار تجاری روشن کند.
بسیاری از کارشناسان، روند مقیاس دهی اشتباه فایفر را بهعنوان دلیل بحرانهای آستانهی قرن بیستم در کامپک تفسیر میکنند. آنها میگویند تمرکز بیشازحد روی مقیاس دهی به ساختار شرکت، مدیران و مهندسان را از تمرکز به نیاز مشتری غافل کرد که منجر به تولید محصولات کم کیفیت شد. بهعلاوه، پیشبینی نیاز بازار هم با دقت انجام نشده بود که انبار شدن بیشازحد محصولات و ضرر دهی مالی را به همراه داشت. از مشکلات دیگر، تیم مدیرانی بودند که در کنار فایفر فعالیت میکردند. آنها تخصص لازم را نداشتند و بیشتر به دنبال حفظ موقعیت خود بودند و حتی برخی افراد آشنا به شرکت، معاونهای فایفر را متهم به فعالیتهای خرابکارانه علیه یکدیگر میکنند.
انتظارها از کامپک در سال ۱۹۹۹ به اوج رسیده بود. آنها باوجود تمام چالشها فصل پایانی ۱۹۹۸ را با رشد مناسبی به پایان رساندند. بهعلاوه، شرکت به دنبال بهرهبرداری هرچه بیشتر از موج جدید اینترنت بود و علاوه بر راهاندازی وبسایت اختصاصی برای فروش محصولات، قصد عرضهی عمومی سهام AltaVista، یکی از استارتاپهای بزرگ دوران داتکام را هم داشت. بااینحال، بحران حقوقی که در سال ۱۹۹۹ برای کامپک و مدیران میانی آن ایجاد شد، چالشها را مجددا افزایش داد. درنهایت فایفر در آوریل ۱۹۹۹ مجبور به استعفا شد.
پس از جدا شدن فایفر، مایکل کاپلاس بهعنوان مدیرعامل کامپک مشغول به کار شد. او قبلا بهعنوان معاون ارشد و مدیر اطلاعات مشغول به کار بود. او پس از مدتی بهعنوان رئیس هیئتمدیره نیز جایگزین روزن شد. از اقدامهای مهم کاپلاس میتوان به احیای برخی از بخشها اشاره کرد که در زمان فایفر رو به تضعیف رفته بودند و همچنین ارتباط کامپک با مایکروسافت نیز بهبود یافت. البته هنوز چالش رقابت با محصولات ارزانقیمت رقبا، خصوصا دل، به کامپک فشار وارد میکرد.
کاپلاس باوجود شکست نسبی که از دل در بازار کامپیوترهای شخصی متحمل شده بود، اعتقاد داشت که شرکتش روی محصولات آیندهی دنیای فناوری تمرکز دارد. او کامپیوترهای شخصی مرسوم را مدلهای قدیمی میدانست که بهزودی با محصولات مدرنتر و مبتنی بر ارتباطهای اینترنتی جایگزین میشوند. به همین دلیل کاپلاس اعتقاد داشت قرار داشتن در رتبهی دوم فروش کامپیوترهای شخصی بد نیست و کامپک تلاش میکند تا در استراتژی بلندمدت، محصولات مرتبط با سرور و ذخیرهسازی و دستگاههایی با دسترسی آسان به اینترنتی مانند کامپیوتر جیبی iPAQ را در نظر داشته باشد.
ترکیدن حباب داتکام در سالهای ابتدایی قرن ۲۱، ضربهی محکم نهایی را به کامپک وارد کرد. فروش کامپیوترهای حرفهای و بالاردهی این شرکت در سالهای ۲۰۰۱ . ۲۰۰۲ با کاهش شدید روبهرو شد. درنهایت ارزش سهام کامپک در سل ۲۰۰۲ به نصف ارزش زمانی رسید که کاپلاس بهعنوان مدیرعامل انتخاب شده بود. بحرانهای متعدد باعث شدند تا کامپک، در سال ۲۰۰۲ طی قراردادی به ارزش ۲۴/۲ میلیارد دلار، با HP ادغام شود. البته فرایند ادغام با چالشهای بیشماری همراه بود و بسیاری از سهامداران HP با آن موافق نبودند.
دوران پس از ادغام
کاپلاس، آخرین مدیرعامل و رئیس هیئتمدیرهی شرکا مستقل کامپک، پس از ادغام تاریخی بهعنوان مدیر کل HP مشغول به کار شد. در آن زمان، کارلی فیورینا بهعنوان رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل HP فعالیت میکرد. کاپلاس مدت زیادی در این موقعیت نماند و از وضعیتش در شرکت جدید راضی نبود. کاپلاس اعتقاد داشت هیئتمدیره هیچگاه او را بهعنوان مدیرعامل، جایگزین فیورینا نخواهد کرد و پس از ۶ ماه، با استعفا به MCI Worldcom پیوست. اگرچه از بین رفتن کامپک مستقل در دوران کاپلاس رخ داد، اما نمیتوان او را به خاطر رخدادهای پیشآمده در شرکت باسابقهی آمریکایی مقصر اصلی دانست. بههرحال سقوط کامپک نتیجهی ترکیبی از رخدادها بود که شاید مهمترین دلیل آنها، بلندپروازی بدون برنامهی مدیران وقت باشد.
HP پس از خرید کامپک، هزاران کارمند را از آن شرکت و همچنین DEC و Tandem و HP اخراج کرد. پیشبینی کارشناسان به حقیقت پیوست و ارزش سهام HP جدید، افزایش نیافت. درواقع HP هم پس از خرید و ادغام کامپک همان بحرانهایی را تجربه میکرد که کامپک پس از خرید دیجیتال تجربه کرده بود. بههرحال شرکت جدید باز هم موفق به کسب سهم بازار از دل و IBM نشد.
فیورینا در سال ۲۰۰۵ از سمت مدیریت عامل HP کنار رفت. رابرت ویمن، مدیرعامل جدید، بخش کامپیوترهای شخصی را به نام Personal Systems از سایر بخشها مجزا کرد و تمرکز بالایی را برای آن اختصاص داد. به همین دلیل فروش کامپیوترهای شخصی HP در سال ۲۰۰۶ موفق به کسب رتبهی اول از دل شد. این رتبه تا سال ۲۰۱۰ در اختیار شرکت آمریکایی بود تا اینکه لنوو موفق به صدرنشینی در بازار کامپیوترهای شخصی شد.
HP برند کامپک را تا سالها در برخی از محصولاتش استفاده میکرد. اگرچه بسیاری از محصولات حرفهای بازار سرور با برند HP جایگزین شدند (بخشی که اکنون با نام Hewlett Packard Enterprise فعالیت میکند) اما محصولات سمت مصرفکننده و پایین رده، با برند و لوگوی کامپک فروخته میشدند. از محصولاتی که هنوز با نام و برند کامپک در بازار شناخته میشدند، میتوان به کامپیوترهای شخصی پرطرفدار Presario اشاره کرد.
در سال ۲۰۱۱، مدیرعامل وقت HP یعنی لئو آپوتکر از برنامههای شرکت برای جداسازی بخشی یا کل کسبوکار Personal Systems از HP خبر داد. اگرچه فروش کامپیوترهای شخصی برای HP مناسب بود، اما حاشیهی سود پایین محصولات باعث میشد تا مدیران به دنبال راهکارهای جایگزین باشند. همانطور که گفته شد HP رتبهی اول فروش کامپیوترهای شخصی را در اختیار داشت، اما بهمحض اعلام تصمیم برای جدا کردن بخش مذکور، بازار واکنشی منفی به آنها نشان داد و مستقل کردن بخش کامپیوترهای شخصی، تا مدتی به تعویق افتاد. بههرحال وضعیت برای HP آنچنان مناسب نبود و لنوو (که با خرید بخش کامپیوترهای شخصی IBM قدرتمند شده بود) با سرعت بالایی به سمت صدر جدول حرکت میکرد.
پایان عمر برند کامپک به آن صورتی که میشناختیم در سال ۲۰۱۳ رخ داد. HP دیگر از برند مذکور در هیچیک از محصولات خود استفاده نکرد. در سال ۲۰۱۵، یک شرکت آرژانتینی به نام Grupo Newsan علاوه بر خرید مجوز برند، با پرداخت سه میلیارد دلار در بقایای کامپک سرمایهگذاری کرد. آنها در همان سال چند نمونه لپتاپ با برند Presario در بازار داخل آرژانتین عرضه کردند. آخرین آمارها ادعا میکنند که وبسایت آرژانتینی کامپک هم در سال ۲۰۱۹ از دسترس خارج شده است.
World of Words
منبع: computinghistory
دیدگاه خود را در میان بگذارید