داستان برند یاهو، روایت سقوط یک استارتاپ یونیکورن
یاهو یکی از موفقترین استارتاپهای دوران دات کام بود که از پایان دههی ۲۰۰۰ سقوط کرد و درنهایت بخش اصلی آن به ورایزن فروخته شد.یاهو (Yahoo) شرکت خدمات اینترنتی آمریکایی مستقر در سانیویل کالیفرنیا است که درحال حاضر تحت مالکیت ورایزن مدیا قرار دارد. این شرکت از پیشگامان تاریخ اینترنت بود که موفقیتهای قابلتوجهی را هم در آستانهی قرن ۲۱ و سالهای ابتدایی تجربه کرد. جری یانگ و دیوید فیلو که یاهو را در میانهی دههی ۱۹۹۰ راهاندازی کرده بودند، تا مدتها بهخوبی آن را هدایت کردند؛ اما درنهایت سرنوشت یاهو به شیرینی سرنوشت دیگر غولهای پیشگام دوران دات کام نبود.
اقیانوس آبی خبر – اخبار برندها|سرویسهای متنوع یاهو هنوز هم طرفداران زیادی در سرتاسر جهان دارند. پورتال وب، سرویس ایمیل، خدمات خبری، مالی، گروههای آنلاین و بسیاری خدمات مشابه، هنوز هم با نام یاهو فعالیت میکنند و آمار خوبی هم ازلحاظ تعداد کاربران دارند. یاهو در سالهای متمادی رتبههای برتر الکسا را در اختیار داشت و آمار بازدیدکنندههای آن به چند میلیارد کاربر میرسید.
دوران سقوط یاهو از سالهای پایانی دههی ۲۰۰۰ شروع شد. با وجود تغییرات متعددی که در ساختار مدیریت ایجاد شد، باز هم غول اینترنتی موفق به حفظ موقعیت نبود. درنهایت ورایزن در سال ۲۰۱۷ سهام عمدهی یاهو را به مبلغ ۴/۴۸ میلیارد دلار خریداری کرد. البته سهام گروه علیبابا در یاهو و همچنین یاهو ژاپن، به ورایزن نرسید و به شرکت جدیدی به نام Altaba منتقل شد. با وجود روند سقوطی که یاهو طی کرد، این غول اینترنتی هنوز به حیات خود ادامه میدهد. وبسایتهای یاهو هنوز آمار بازدید مناسبی دارند و تا آمارهای اخیر، در فهرست برترین وبسایتهای الکسا قرار داشتهاند. داستان یاهو، روایت اوجگیری و موفقیت اولیهی یک استارتاپ خدمات اینترنتی است که شاید در موقعیتهای حیاتی، تصمیمگیریهای صحیحی در آن اتخاذ نشد. اشتباههای که مانع قرارگیری آن شرکت در کنار غولهای امروزی همچون گوگل و آمازون شد.
تاریخچه تأسیس
یاهو هم مانند بسیاری از غولهای امروزی دنیای فناوری، نتیجهی خوشفکری دو دانشجو بود. جری یانگ و دیوید فیلو، دو دانشجوی دکترا در استنفورد، در سال ۱۹۹۴ مشغول کار روی رسالهی خود بودند که ایدهی یاهو به ذهنشان رسید.آنها دانشجوهای رشتهی مهندسی برق در استنفورد بودند که اکثر اوقات فراغت خود را به گشتوگذار در دنیای وب اختصاص میدادند. یانگ و فیلو، وبسایتهای مورد علاقهی خود را در کاتالوگی مخصوص دستهبندی میکردند. آنها درنهایت یک وبسایت شخصی طراحی و راهاندازی کردند که به کاربران امکان میداد تا به وبسایتهای محبوب این دو نفر در فضای سایبری، دسترسی داشته باشند. در آن زمان، وبسایت دو دانشجوی استنفورد با شعار «راهنمای جری برای تار جهانگستر وب (Jerry’s Guide to World Wide Web)» شناخته میشد.
با رشد وبسایت جری و دیوید و افزایش تعداد وبسایتهایی که در مجموعهی وبسایتهای محبوب آن قرار داشت، تعداد کاربران نیز افزایش قابلتوجهی را تجربه کرد. همین رشد و مشاهدهی استقبال قابلتوجه کاربران باعث شد تا بنیانگذاران زمان بیشتری را به توسعه و بهبود وبسایت خود اختصاص دهند. وبسایت آنها بهمرور از یک تفریح با فهرستی نامرتب از وبسایتها، به دیتابیسی منظم تبدیل شد که کاربران امکان جستوجو برای پیدا کردن وبسایت مورد علاقهی خود را در آن داشتند. دیتابیس اولیه روی کامپیوتر ورکاستیشن دانشجویی جری در دانشگاه استنفورد ذخیره شده بود و akebono نام داشت. موتور جستوجو هم در کامپیوتر فیلو ذخیره شده بود و به نام konishiki شناخته میشد. انتخاب نام کامپیوترها، بر اساس نام قهرمانان کشتی سومو بود.
داستان تغییر نام وبسایت اولیهی یانگ و فیلو به یاهو، جالبتوجه به نظر میرسد. بنیانگذاران پس از مدتی از نام طولانی ابتدایی وبسایت خسته شدند و به دنبال عبارتی جایگزین و کوتاهتر بودند. آنها ابتدا به دنبال استفاده از عبارت اختصاری YACC (مخفف عبارت Yet Another Compiler Compiler، از عبارتهای مرسوم بین طرفداران یونیکس) بودند. البته پس از کمی بحث و گفتوگو برای پیدا کردن نامی زیباتر، یانگ و فیلو به نام YAHOO (مخفف عبارت Yet Another Hierarchical Officious Oracle) رسیدند. جری و دیوید سپس به لغتنامهی آنلاین وبستر مراجعه کردند تا معنای مرسوم کلمهی Yahoo را جستوجو کنند. این عبارت به معنای «گستاخ و ژولیده» بود. یانگ در دوران دانشجویی به بدزبانی شناخته میشد و فیلو هم بیپرده و رک صحبت میکرد. بنیانگذاران یاهو خودشان را برای تعریف کلمهی مذکور، مناسب میدانستند! درنهایت، برندی متولد شد که در سالهای بعد بهعنوان کلمهای اصلی برای کاربران دنیای وب، شهرت یافت.
پس از مدت کوتاهی از شروع فعالیت یاهو در دنیای اینترنت، استقبال کاربران به حدی زیاد بود که کامپیوترهای یانگ و فیلو دیگر پاسخگوی ترافیک ورودی نبودند. مارک اندریسن، همبنیانگذار نتاسکیپ در ابتدای سال ۱۹۹۵ به یانگ و فیلو پیشنهاد داد تا یاهو را به کامپیوتری قدرتمندتر در نتاسکیپ منتقل کنند. این تغییر مکان، بیش از همه برای دانشگاه استنفورد خوشایند بود، چون ترافیک ورودی یاهو، فشار زیادی را به زیرساخت شبکهی آنها وارد میکرد.
درآمدزایی از یاهو، بسیار زود به جریان افتاد. بنیانگذاران از همان ابتدا فروش تبلیغات در وبسایت خود را در دستور کار قرار دادند تا سرمایهی موردنیاز برای رشد را دریافت کنند. جری و دیوید پس از مدتی متوجه شدند که حفظ هر دو جنبهی خلاقیت و مدیریت در استارتاپ درحال رشد، برای آنها آسان نیست. به همین دلیل از تیم کوگل، یکی از دانشجویان سابق استنفورد درخواست شد تا بهعنوان مدیرعامل در یاهو مشغول به کار شود. کوگل در دانشکدهی مهندسی تحصیل کرده بود و سابقهی فعالیت او به بازسازی موتورها و تعمیر خودروها مربوط میشد. البته او پس از مدتی به دنیای فناوری نزدیک شده بود و سابقهی کار در موتورولا و اینترمک را داشت.
از اولین اقدامهای مهم و تأثیرگذار کوگل در یاهو میتوان به استخدام جف مالت بهعنوان مدیر عملیات اشاره کرد. مالت که در جوانی عضو تیم ملی فوتبال کانادا بود، در ۲۲ سالگی به دنیای تجارت و مدیریت وارد شد. او فعالیتهای فروش و بازاریابی و توسعهی کسبوکار را در شرکت خانوادگی والدینش در صنعت مخابرات، انجام میداد. مالت پیش از پیوستن به یاهو در شرکتهای Reference Software و WordPerfect سابقهی فعالیت داشت و اصول بازاریابی حرفهای را در آنها آموخته بود. از سوابق دیگر او میتوان به معاونت ارشد در بخش کامپیوتر شرکت Novell اشاره کرد. مالت و کوگل در کنار یکدیگر یاهو را از یک دایرکتوری سادهی وبسایت، به یکی از محبوبترین سرویسهای دنیای فناوری اطلاعات تبدیل کردند.
کوگل و مالت پس از مدتی بهعنوان «والدین» یاهو در شرکت شناخته میشدند. در حالی که یانگ و فیلو با ظاهر اسپرت و تیشرت در محل کار حاضر میشدند، کوگل و مالت ظاهری کسبوکاری شبیه به مدیران سنتی داشتند. اطرافیان این گروه چهار نفره را شبیه به گروهی میدانستند که دو کودک ایدههای خود را در آن مطرح میکنند و بزرگسالان، وظیفهی اجرایی کردن ایدهها را بر عهده دارند. رسانهها و تحلیلگران دنیای فناوری هم در آستانهی قرن جدید، تقریبا همین تفکر را برای یاهو و گروه مدیرانش تصور میکردند. آنها میگفتند یانگ و فیلو ایدههای جذابی داشتند که کاربران را به خود جذب کرد. مالت و کوگل همان ایدهها را به کسبوکاری ساختارمند تبدیل کردند که منجر به سرمایهگذارها و تبلیغ دهندهها شد.
درآمد عمدهی یاهو در سالهای ابتدایی از فروش تبلیغات بنری کسب میشد. یاهو فضای تبلیغات را در صفحات وب خود به فروش میرساند. کسبوکارها نیز برای نمایش تبلیغ محصولات خود به کاربران یاهو، از این فضاها استفاده میکردند. رویکردی که امروزه هم در اکثر سرویسهای اینترنتی دیده میشود. تبلیغات بنری نهتنها ازلحاظ بصری کاربر را به محصول مدنظر جذب میکرد، بلکه اغلب حاوی لینکی به وبسایت کسبوکار خریدار تبلیغات بود. تبلیغات بنری از همین تجربههای اولیه به محبوبیت بسیار بالایی رسیدند. آنها برخلاف تبلیغات مرسوم تلویزیون و رادیو و مجله، خریدار را مستقیما به شرکت تبلیغ دهنده متصل میکردند.
بخش دیگری از درآمد یاهو، در همکاری با خردهفروشهای اینترنتی به دست میآمد. یاهو خردهفروشی آنلاین نبود، اما ترافیک قابلتوجهی داشت. از طرفی وبسایتهای فروش آنلاین، برای نمایش محصولات خود در وبسایت اختصاصی و رشد فروش، نیاز به ترافیک بیشتر داشتند. یاهو، کاربران را به وبسایتهای خردهفروشی هدایت میکرد و از فروش محصولات، کارمزد دریافت میکرد. درنتیجه یاهو هم بهمرور به «پرتال» تبدیل شد و بهنوعی نقش دروازهای به دیگر بخشهای اینترنت را ایفا میکرد. از رقبای یاهو در این حوزه میتوان به Excite و Infoseek و Lycos اشاره کرد.
یاهو به کمک درآمدی که از تبلیغات و کارمزد فروش آنلاین دریافت میکرد، امکان ادامهی فعالیت بهرایگان را داشت. در زمانیکه سرویسهای دیگر همچون AOL و Prodigy و Microsoft Network خدمات پولی ارائه میدادند، یاهو بهترین مقصد برای افرادی بود که به دنبال خدمات رایگان اینترنتی بودند. اگرچه رقبای یاهو ظاهر زیباتر و گرافیکیتری در سرویسها داشتند، اما همان خدمات مشابه را با دریافت هزینه ارائه میکردند. اگرچه یاهو در ابتدا درآمد بالایی نداشت و در سال ۱۹۹۵ تنها یک میلیون دلار درآمد کسب کرد، پس از مدتی غولهای قدیمی همچون AOL را هم پشت سر گذاشت. آنها مانند آمازون برندی ساخته بودند که متمرکز بر رضایت کاربر فعالیت میکرد و موفق هم بود.
تولد یک برند معتبر
سهام یاهو در سال ۱۹۹۶ بهصورت عمومی و با قیمتگذاری ۱۳ دلار برای هر سهم، در بازار بورس عرضه شد. در همان روز اول، ارزش سهام شرکت به ۴۳ دلار رسید. پیشبینیها، ارزش یاهو را نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار تخمین میزدند که ۱۵ برابر بیشتر از درآمد شرکت در سال ۱۹۹۶ بود. در همان دوران، یاهو تصمیم گرفت تا خودش را نیز از طریق تبلیغات به کاربران بیشتر معرفی کند. مدیران، فارغالتحصیل دیگری از استنفورد به نام کارن ادواردز را برای توسعهی برند شرکت استخدام کردند. او با آژانس تبلیغاتی Black Rocket قراردادی امضا کرد تا مدیریت تبلیغات یاهو را بر عهده بگیرد. بلک راکت توسط چهار مدیر تبلیغاتی اداره میشد که در وضعیتی جالبتوجه، هیچکدام کامپیوتر نداشتند.
یاهو در بهار سال ۱۹۹۷ تقریبا تمامی بودجهی تبلیغاتی خود را برای اجرای کمپینی در سطح ملی ایالات متحدهی آمریکا هزینه کرد تا تبلیغات تلویزیونی انجام دهد. کمپین تبلیغاتی یاهو با موفقیت قابلتوجهی همراه بود و نقش مهمی در شناساندن برند خصوصا به کاربران آمریکایی داشت. مدیران از مفاهیمی ساده و به دور از تمرکز بر قابلیتهای فناورانهی سرویس خود، برای تبلیغ دستاوردها و امکانات یاهو استفاده کردند. آنها درنهایت به دنبال این بودند که شرکت خود را به یک شرکت رسانهای تمامعیار تبدیل کنند. کمپین بازاریابی یاهو رویکردی تهاجمی را هم در پیش گرفته بود. مدیران بازاریابی لوگوی شرکت را در هر مکان ممکن به نمایش میگذاشتند تا مردم هرچه بیشتر با این نماد و نام جدید آشنا شوند.
پس از اینکه یاهو به برندی معتبر و شناختهشده در اینترنت تبدیل شد، شرکت به دنبال افزایش خدمات رفت تا از رقبای دیگر خصوصا AOL عقب نیفتد. آنها سرویسهایی همچون چت و خرید آنلاین و اخبار را به وبسایت اصلی اضافه کردند تا کاربران هرچه بیشتر، تجربهای کامل را در یاهو ببینند. آنها همچنین قابلیتی به نام My Yahoo را به وبسایت اضافه کردند که امکان شخصیسازی صفحهی اصلی را به کاربران میداد. درنتیجه هر کاربر تنها محتوای مورد علاقهی خود را در صفحهی اصلی یاهو مشاهده میکرد. یاهو برای گسترش حوزهی فعالیت خود به دنبال همکاری با شرکتهای بزرگ دیگر هم رفت. آنها ابتدا با ویزا وارد همکاری شدند تا ابتدا یک مجموعهی فروشگاهی آنلاین راهاندازی کنند (ایدهای که هیچگاه اجرا نشد). همکاری بعدی با Ziff-Davis برنامهریزی شد تا مجلهای آنلاین و چاپی به نام Yahoo! Internet Life راهاندازی شود که باز هم به نتیجه رسید. نتاسکیپ هم تصمیم به همکاری با یاهو داشت تا سرویس اینترنتی مبتنی بر موضوع در مرورگر خود پیادهسازی کند که اجرایی نشد.
تا سال ۱۹۹۷، کاربران اینترنت روزانه از یاهو برای مرور ۶۵ میلیون صفحهی وب استفاده میکردند. در همان سال، یاهو شرکت اطلاعرسانی Four11 را با پرداخت ۹۵ میلیون دلار تصاحب کرد. این خرید به یاهو امکان داد تا از قابلیتهای سرویس ایمیل هم استفاده کند. همین قابلیتها در ترکیب با سرویس ایمیل قبلی یاهو باعث شد تا شرکت موفق به ارائهی ایمیل رایگان به کاربران شود (Yahoo! Mail). تا میانهی سال ۱۹۹۸، تعداد کاربران یاهو به ماهانه ۴۰ میلیون نفر رسیده بود که ۱۲ میلیون نفر از آنها، کاربر سرویس ایمیل بودند. آمارهای جدید، یاهو را به رقیب جدی AOL تبدیل میکرد.
یکی از سرمایهگذاریهای مهم در یاهو در آستانهی قرن جدید، توسط سافت بانک ژاپن انجام شد. شرکت با پرداخت ۲۵۰ میلیون دلار، سهام خود را به ۳۱ درصد رساند. در آن زمان یاهو دیگر وارد جمع یونیکورنها شده بود و ارزشگذاری ۶/۹ میلیارد دلاری برای این استارتاپ اینترنتی تخمین زده میشد. ارزشگذاری که از اکثر شرکتهای رسانهای بیشتر بود. شرکت آمریکایی با تکیه بر همین رشدها تصمیم گرفت تا حوزهی فعالیت خود را گسترش دهد. آنها به دنبال ورود به صنعت خدمات اتصال اینترنتی بودند و Yahoo! Online را راهاندازی کردند. شریک اول یاهو، MCI Worldcom بود که بیش از یک سال با آنها همکاری نکرد. به همین دلیل مدیران به سراغ AT&T رفتند تا سرویس اینترنت مدنظر را با تکیه بر AT&T WorldNet ارائه کنند.
یاهو برای بخش موتور جستوجوی خود از خدمات شرکتهای دیگر استفاده میکرد. آنها تا سال ۱۹۹۸ با Alta Vista از شرکت Digital Equipment استفاده میکردند، اما پس از آن با شرکت کالیفرنیایی Inktomi وارد همکاری شدند. از رخدادهای مهم دیگر یاهو در سال ۱۹۹۸ میتوان به خرید Viaweb، تولیدکنندهی نرمافزارهای اینترنتی اشاره کرد که با پرداخت ۴۴ میلیون دلار انجام شد. یاهو با خرید شرکت جدید سعی داشت تا با استفاده از نرمافزارهای آن، امکان توسعهی وبسایت شخصی را به کاربران خود بدهد. وبسایتهایی که عموما با هدف خرید و فروش کالاها بهصورت آنلاین، راهاندازی میشدند.
یاهو در سال ۱۹۹۸، شرکت Yoyodyne Entertainment را از طریق جابهجایی سهام تصاحب کرد. شرکت جدید، قابلیتهای متنوعی همچون دیتابیس ارزشمندی از مشتریان و داراییهای مشابه را در اختیار یاهو قرار داد. تا پایان سال ۱۹۹۸، آمار بازدید صفحات از یاهو به رکورد قابلتوجهی رسیده بود و عدد ۹۵ میلیون روزانه را نشان میداد. آماری که نسبت به سال قبل پیشرفت قابلتوجهی داشت.
یکی از رخدادهای مهم تاریخ یاهو، شانس خرید گوگل توسط آنها بود. شرکت در سال ۱۹۹۸ امکان داشت تا فناوری موتور جستوجویی که توسط دو دانشجوی دیگر استنفورد، لری پیج و سرگی برین، توسعه داده شده بود، با پرداخت یک میلیون دلار خریداری کند. با این حال، دیوید فیلو که با بنیانگذاران گوگل مذاکره میکرد به آنها پیشنهاد داد تا با مایکل موریتز صحبت کنند. موریتز بعدا به از طریق سکویا کپیتال در گوگل سرمایهگذاری کرد. جرمی رینگ، یکی از مدیران اجرایی ارشد یاهو از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، دربارهی این پیشنهاد میگوید:
پیشنهاد خرید گوگل با پرداخت یک میلیون دلار، احتمالا بهترین پیشنهاد تاریخ سیلیکونولی، کالیفرنیا، ایالات متحده، سیارهی زمین و کهکشان راه شیری بوده است!
یاهو در سال ۱۹۹۸ محصولی را توسعه داد که کمی بعد به یکی از نقاط قوت اصلی شرکت تبدیل شد. Yahoo! Pager در ۹ مارس ۱۹۹۸ رونمایی شد که قابلیتهای پیامرسانی را در ترکیب با سرویسهای دیگر همچون Yahoo! Chat ارائه میکرد. از قابلیتهای اصلی پیجر میتوان به پیامرسانی، گروه مخاطبان با پشتیبانی از پیامهای وضعیت کاربری، امکان مسدودسازی تماس کاربران، اعلان هشدار در زمان آنلاین شدن کاربران دیگر و اعلان هشدار دریافت ایمیل اشاره کرد. این کلاینت جامع نرمافزاری در سال ۲۰۰۰ به Yahoo! Messenger تغییر نام داد. برندی که در سالهای بعد بیش از بسیاری از سرویسهای یاهو به شهرت رسید.
ورود به قرن ۲۱ و رشد نمایی یاهوو
در آستانهی قرن ۲۱، صنعت کامپیوترهای شخصی و خصوصا اینترنت، مملو از بازیگران جدید شده بود. NBC با سرمایهگذاری در پرتال اینترنتی !Snap تحت مالکیت CNET به رقابت وارد شده بود. از سوی دیگر، دیزنی هم به این بازار چشم داشت و ۴۳ درصد از سهام Infoseek را خریداری کرد. Home Corporation پرتال مشهور دیگر یعنی Excite را خریداری کرد و مایکروسافت هم سرمایهگذاری و توسعهی MSN را افزایش داد. از غولهای جدیدی که به دنیای اینترنت وارد شدند میتوان به America Online اشاره کرد که با خرید Netscape و پرتال Netcenter به دنبال افزایش سهم بازار بود. بههرحال بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکردند که آیندهی صنعت رسانه در اینترنت رقم خواهد خورد و به همین دلیل شرکتهای بزرگ تمام تلاش خود را برای کسب سهمی از صنعت جدید نشان میدادند. کوگل در سال ۲۰۰۱ از سمت مدیریت عامل یاهو کنار رفت و تری سمل جایگزین او شد.
یاهو با ادامه دادن تمرکز روی مشتریان و رضایت آنها، تمام تلاش خود را انجام میداد تا سهم قابل توجهش از بازار را حفظ کند. مدیران یاهو میدانستند که برای خروج یک مشتری از وبسایت آنها و رفتن به وبسایت رقیب، تنها یک کلیک نیاز خواهد بود. به همین دلیل آنها تلاش میکردند تا خدمات هرچه بیشتری به کاربران ارائه کنند. در سال ۱۹۹۹ سرویس GeoCities توسط یاهو خریداری شد که در دسامبر ۱۹۹۸ لقب سومین وبسایت پربازدید جهان را پس از AOL و یاهو کسب کرده بود. جئوسیتیز به کاربران امکان میداد تا صفحات وب شخصی داشته باشند و بهنوعی ابزار ارتباطی را نیز برای آنها فراهم میکرد. یاهو امیدوار بود تا خرید جدید، منجر به تبادل کاربران دو سرویس شود و به رشد هر دو کمک کند. فراموش نکنید که یاهو جزو معدود استارتاپهایی بود که از ترکیدن حباب دات کام در قرن ۲۱ جان سالم به در برد، اما بههرحال ارزش سهام آنها در سال ۲۰۰۱ به پایینترین حد خود یعنی ۸/۱۱ دلار رسیده بود.
ورود به قرن جدید با رشد شدید درآمد و سود برای یاهو همراه بود. فروش شرکت از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ از ۷۱۷ میلیون به ۳/۵ میلیارد دلار رسید. البته در سال ابتدایی، ضرر ملی ۹۲/۸ میلیون دلار گزارش شد که در سال ۲۰۰۲ به سود ۴۲/۸ میلیون دلاری انجامید. سرانجام سود خالص در سال ۲۰۰۴ به ۸۳۹/۶ میلیون دلار رسید. روند رشد یاهو، با خرید شرکتهای متعدد سرویسدهندهی اینترنتی همراه بود. آنها از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، ۱۳ شرکت اینترنتی را خریداری کردند: Arthas.com, eGroups, Kimo, Sold.com, Launch Media, HotJobs, Inktomi, Overture Services, Beijing 3721 Technology Co. Ltd., FareChase, OddPost Inc., MusicMatch و Kelkoo. آنها همچنین در سال ۲۰۰۰ تفاهمنامهای با گوگل امضا کردند تا از موتور جستوجوی آن شرکت برای بهبود نتایج جستوجوی خود بهره ببرند. افزایش ترافیک بازدید از یاهو نیز تأثیر بسیار بزرگی بر رشد شرکت داشت. آنها در ماه مارس ۲۰۰۴ به آمار بازدید روزانهی ۲/۴ میلیارد صفحه رسیدند.
یاهو در سالهای ابتدایی دههی ۲۰۰۰ با شرکتهای متعددی وارد همکاری شد تا هرچه بیشتر خدمات خود را توسعه دهد. آنها با SBC Communications وارد همکاری شدند تا خدمات اتصال اینترنتی خود را توسعه دهند. از شرکای دیگر میتوان به Nextel Communications اشاره کرد که قصد ارائهی تعدادی از خدمات و محصولات یاهو را در گوشیهای خود داشت. از خدمات مورد نظر میتوان به ایمیل، پیامرسانی، بازی و محتوای خبری اشاره کرد. اولین همکاریهای یاهو با ورایزن هم در میانهی همان دهه رخ داد و یاهو تصمیم گرفت تا پرتال خبری اختصاصی برای ورایزن توسعه دهد.
خرید بسیاری از شرکتهایی که در بالا اشاره شد، با هدف بهبود موتور جستوجوی یاهو بود. شرکت آمریکایی خطر رشد هموطن خود را درک کرده بود و با هر قیمتی به دنبال شکست دادن گوگل بود. آنها همچنین در سال ۲۰۰۴ همکاری خود را با گوگل قطع کردند. از تلاشهای شکستخوردهی یاهو در بخش موتور جستوجو میتوان به برنامهای اشاره کرد که در سال ۲۰۰۴ با هدف جذب شرکتها به سرویس پولی جستوجو اجرا شد. شرکتها با پرداخت هزینه به یاهو، تضمین نمایش در نتایج جستوجو را دریافت میکردند که با وجود جذاب بودن، از طرف بازاریابها و عموم مردم با استقبال روبهرو نشد. برنامهی مذکور در سال ۲۰۰۶ بهنوعی متوقف شد و یاهو تنها به شرکتها تضمین میداد که وبسایت آنها را بیشتر اسکن کند و خدمات دیگری به آنها ارائه داد.
یاهو در میانهی دههی ۲۰۰۰ وارد رقابت شدیدی با گوگل شده بود. شرکتی که زمانی احتمال پیوستن آن به زیرمجموعهی یاهو وجود داشت، بهمرور به خطرناکترین رقیب آنها تبدیل شد. یاهو در سال ۲۰۰۴ و در واکنش به رونمایی جیمیل گوگل، ظرفیت حساب کاربری ایمیل همهی کاربرانش را از چهار مگابایت به یک گیگابایت افزایش داد. حسابهای کاربری پیشرفته و پولی نیز دو گیگابایت فضا دریافت میکردند. رقابت دیگر در بخش سرویسهای گفتوگو بود که هنوز یاهو مسنجر در آن فرمانروایی میکرد. گوگل با عرضهی Google Talk و خدمات VoIP، تهدیدی جدی برای یاهو ایجاد کرد که منجر به توسعهی همکاری یاهو و مایکروسافت شد. دو شرکت، سرویسهای پیامرسان خود را با هم ادغام کردند تا رقیبی قدرتمند در برابر گوگل باقی بمانند.
از خریدهای مهم یاهو تا پیش از ورود به سراشیبی سقوط میتوان به سرویس اشتراک عکس فلیکر اشاره کرد که تا پیش از تولد و رشد عجیب اینستاگرام، یکی از محبوبترین سرویسهای موجود بود. در سال ۲۰۰۵، سرویس ترکیبی وبلاگ و شبکهی اجتماعی یاهو نیز به نام یاهو ۳۶۰ متولد شد که با وجود استقبال مناسب در ابتدای فعالیت، بهمرور وارد سراشیبی شکست شد.
سراشیبی سقوط یک امپراطوری
با نزدیک شدن به سالهای پایانی دههی ۲۰۰۰، بحرانهای کوچک و بزرگ در یاهو به وجود آمدند. تلاشهای شرکت برای مقابله با رقابی تازهنفسی همچون گوگل، داراییهای آنها را روزبهروز کاهش میداد. درنهایت اولین نشانهها از ضعف مالی یاهو در سال ۲۰۰۸ پدیدار شد. شرکت اعلام کرد که حدود هزار نفر از نیروی انسانی خود (معادل هفت درصد از نیروی انسانی) را تعدیل خواهد کرد. در همان سال، برنامهی تعدیل دیگری اعلام شد که ۱،۵۲۰ نیرو را از یاهو اخراج کرد. چنین فرایندهایی نشان از ضعف مدیریت غول اینترنتی بودند که اولویتدهی در رقابت و مدیریت داراییهای موجود را رعایت نکرده بود. تعدیل نیروها، با کنار رفتن جری یانگ از سمت مدیریت عامل نیز همراه بود که در نوع خود خبر شوکه کنندهای محسوب میشد.
یاهو با وجود موفقیتهای متعددی که در دنیای اینترنت کسب کرده بود، مذاکرههایی برای همکاری یا حتی ادغام با مایکروسافت را هم دنبال میکرد. در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷، مذاکرات به اوج رسیدند، اما هیچکدام موفقیتآمیز نبود. ردموندیها حتی در سال ۲۰۰۸ تلاش کردند تا با پرداخت ۴۴/۶ میلیارد دلار، یاهو را خریداری کنند که موفق نشدند. مدیران یاهو در آن زمان حتی پیوستن به گوگل را هم در نظر داشتند. بههرحال درنهایت پیشنهادهای مایکروسافت بهکلی رد شد و یاهو به دنبال راهکارهای استراتژیک دیگر برای ادامهی حیات رفت. مایکروسافت زمانی پیشنهاد خرید یاهو را با رقم ۳۳ دلار برای هر سهم مطرح کرده بود. جالب است بدانید ارزش سهام یاهو ۱۰ ماه پس از رد کردن پیشنهاد ردموندیها به ۸/۹۴ دلار رسید. جری یانگ، در سال ۲۰۰۷ جایگزین سمل در سمت مدیریت عامل یاهو شد.
کارول بارتز، رئیس سابق هیئتمدیرهی اتودسک در سال ۲۰۰۹ بهعنوان مدیرعامل یاهو انتخاب شد. هیئتمدیره پس از کنار گذاشتن یانگ، به دنبال ایجاد تغییرات زیرساختی در یاهو بودند. از تغییرات مهم در زمان بارتز میتوان به افزایش همکاری مایکروسافت و یاهو در بخش موتور جستوجو و تغییر طراحی صفحهی اصلی پورتال یاهو اشاره کرد که از زبان طراحی مترو بهره میبرد. یکی از چالشهای یاهو در پایان دههی ۲۰۰۰ که بارتز هم به آن اشاره کرد، عدم تعریف دقیقی از مأموریت و مسیر حرکت شرکت بود. درواقع یاهو آنچنان روی تنوع محصولات سرمایهگذاری کرده بود که توانایی یکپارچه کردن آنها را نداشت. درنهایت بارتز هم در سال ۲۰۱۱ از سمت مدیریت عامل کنار رفت.
یاهو مسنجر که در تمامی سالهای فراز و فرود شرکت، توسعههای قابلتوجهی را تجربه میکرد و در تلاش برای شکست رقبای جوان خود بود، در سال ۲۰۱۱ با قابلیتهای متنوع بهروز شد. درواقع آخرین بهروزرسانی مهم نسخهی ویندوز این پیامرسان در همان سال منتشر شد که قابلیتهایی همچون هماهنگی با فیسبوک و توییتر داشت.
امید کوتاهمدت
اسکات تامسون در سال ۲۰۱۲ برای مدت کوتاهی مدیریت یاهو را بر عهده گرفت. او قبلا در سمت مدیریت کل پیپال مشغول به کار بود. به محض شروع مدیریت تامسون، شایعهها پیرامون تعدیل نیروی احتمالی جدید در یاهو قوت گرفت. در آوریل آن سال، خبر تعدیل دو هزار نفر، معادل ۱۴ درصد از نیروی انسانی یاهو، منتشر شد. تامسون در دوران مدیریت خود تلاشهای متعددی انجام داد تا ساختار یاهو را اصلاح کند. او شرکت را به سه زیرمجموعه کرد تا فعالیتها سازماندهی بیشتری داشته باشند. البته تامسون هم درنهایت موفق نبود و جای خود را به مدیر اجرایی سابق گوگل، مریسا مایر داد. مایر در سال ۲۰۱۲ بهعنوان جوانترین مدیرعامل یک شرکت فهرست فورچن ۵۰۰ در یاهو مشغول به کار شد.
زمانیکه مریسا مایر بهعنوان مدیرعامل به یاهو پیوست، امیدها برای نجات شرکت از سقوط مجددا زنده شد. حتی مراسم ورود مایر به یاهو نیز با تم خاصی برگزار و بهنوعی شعار امید به شرکت تزریق شد. مریسا مایر در سال ۱۹۹۹ فرصتهای شغلی عالی را رد کرده بود تا بهعنوان کارآموزی در گوگل مشغول به کار شود. او که سابقهی دانشگاهی عالی هم داشت، تصمیم گرفته بود تا آیندهی خود را در مدیریت در دنیای فناوری ترسیم کند. مایر در گوگل تا جایی پیش رفته بود که مدتی بهعنوان معاون ارشد بخش تجربهی کاربری و موتور جستوجو فعالیت میکرد. سابقهی عالی مایر در بزرگترین رقیب یاهو، این احتمال را ایجاد کرده بود که او توانایی نجات شرکت را از سقوط دارد.
کارشناسان اعتقاد دارند سرمایههای عظیمی که در دست یاهو بود، امکان ریسک کردن روی مریسا مایر را به شرکت میداد. فراموش نکنید که یاهو در سال ۲۰۰۵ از سرمایهگذارهای اولیهی علیبابا بود و از طریق همان سهام، همیشه جریانی مناسب از درآمد داشت. درواقع همین سهامداری باعث میشد تا یاهو با وجود شکستهای متعدد در محصولات، هنوز بهعنوان یک شرکت، ارزش بالایی داشته باشد. بههرحال مایر هم از تنزل رتبهای که در گوگل دریافت کرده بود بهنوعی دلسرد شد و درنهایت به یاهو آمده بود.
زمانیکه مریسا مایر به یاهو آمد، کارمندان او را بسیار تحسین میکردند. مایر ابتدا تمرکز خود را روی بهبود محیط کاری و فرهنگ سازمانی یاهو گذاشت. او تلاش میکرد تا کارمندان را هرچه بیشتر در فرایندهای تصمیمگیری اساسی شرکت درگیر کند و حتی شخصا در گفتوگوی مستقیم با آنها شرکت میکرد. در ابتدای مدیریت مایر، شرایط در ظاهر برای یاهو مناسب به نظر میرسید. در سال ۲۰۱۳ آنها موفق به دریافت جایزه برای اپلیکیشن آب و هوای موبایلی شدند و مایر نیز مسیر شرکت را بیشازپیش به سمت کاربریهای موبایل هدایت کرد. یک سال پس از ورود مایر به یاهو، سهام شرکت رشد ۶۰ درصدی را تجربه کرد و آنها با ۷۵ درصد سود، بالاترین سود را در میان شرکتهای فورچن ۵۰۰ داشت.
یاهو در دوران مدیریت مایر توانست در دورهی کوتاهی گوگل را در کسبوکار موتور جستوجو پشت سر بگذارد. آنها همچنین در رقابت با فیسبوک توانستند شبکهی اجتماعی تامبلر را خریداری کنند. مایر هم مانند مدیران قبلی بهمرور وارد روند خرید استارتاپها شده بود و پرداخت ۱/۱ میلیارد دلار برای خرید تامبلر، از اقدامهای بزرگ او بود. بههرحال با وجود تمامی رشدهای تجربهشده تا میانهی دههی ۲۰۱۰، یاهو هنوز در دورهی بحران بود و با سالهای اوج خود فاصله داشت. بهعلاوه، امید و اعتقاد کارمندان به شرکت نیز هنوز بهطور کامل بازیابی نشده بود.
عرضهی عمومی سهام علیبابا، رخدادی بود که چالشهای عظیمی را به یاهو وارد کرد. شرکت چینی با ارزشگذاری ۲۳۰ میلیارد دلار، به غولی بزرگ در دنیای تجارت الکترونیک تبدیل شد که افزایش سرمایهی قابلتوجهی را هم برای یاهو به همراه داشت. سهامداران پس از IPO علیبابا نزد مایر آمدند و دربارهی سرمایهی جذبشده از علیبابا با او مذاکره کردند. آنها به دنبال این بودند که روش هزینه کردن سرمایهی جدید و سهم خود را مشخص کنند. برخی کارشناسان به یاهو پیشنهاد میدادند تا با AOL وارد اتحاد استراتژیک شود تا چالشهای پرداخت مالیات خود را کاهش دهد.
یاهو در سال ۲۰۱۵ تصمیم گرفت تا سهام خود در علیبابا را به شرکتی مجزا تبدیل کند تا فشار مأموران مالیاتی کم شود. درنتیجه نقش عملیاتی یاهو هم در علیبابا کاهش یافت و آنها بخش کسبوکارهای کوچک خود را (شامل وبسایتها) از شرکت اصلی جدا کردند. در همان سال، ورایزن AOL را خریداری کرد تا فعالیت خود را در بخش ویدئو و تبلیغات موبایلی افزایش دهد. در ادامه، برنامههای یاهو برای دور زدن سیستم مالیاتی موفق نبود و بحران حکمهای سنگین مالیاتی، شرکت را تهدید میکرد. درنهایت برنامههای جداسازی سهام علیبابا لغو شد.
در سال ۲۰۱۶، بررسی گزینهها برای دور ماندن از فشار مالیاتی پس از کسب درآمد بسیار زیاد از IPO علیبابا، ادامه پیدا کرد. یاهو با بانکهای متعددی وارد مذاکره شد تا گزینههای جدید را بررسی کند. یکی از گزینهها، فروش کامل کسبوکار بود. از سرمایهگذارهای مهمی که در این تغییر مسیر به یاهو فشار میآوردند، میتوان به Starboard Value اشاره کرد که بهصورت جدی به دنبال فروش شرکت بود. درنهایت، برنامههای ورایزن برای خرید یاهو بهصورت رسمی اعلام شد که باز هم با کاهش ارزش سهام شرکت همراه بود.
سالهای اخیر و وضعیت کنونی یاهو
خبر تصمیم جدی و نهایی ورایزن برای خرید هستهی کسبوکار اینترنتی یاهو در ژوئیه ۲۰۱۶ اعلام شد. شرکت آمریکایی تصمیم داشت تا خرید ۴/۸۳ میلیارد دلاری جدید خود را با AOL ادغام کرده و شرکت جدیدی به نام Oath راهاندازی کند. همانطور که گفته شد، این خرید شامل ۱۵ درصد سهام علیبابا نبود و همچنین یاهو ژاپن نیز بهصورت مستقل به کار خود ادامه داد. دو بخش مذکور، بعدا تحت مدیریت تیم جدید و با نام Altaba به کار ادامه دادند. شرکت Oath Inc نیز در سال ۲۰۱۹ به ورایزن مدیا تغییر نام داد.
از رخدادهای مهم پیرامون یاهو در سال ۲۰۱۶ میتوان به خبر ماه سپتامبر اشاره کرد که نفوذ به یاهو و افشای اطلاعات ۵۰۰ میلیون کاربر آن را تأیید میکرد. نفوذ مذکور، در سال ۲۰۱۴ رخ داده بود و برخی کارشناسان امنیتی، نیروهای روسی را مسئول نفوذ به یاهو میدانستند. مدتی بعد، خبر مشابهی از یاهو به گوش رسید که این بار حدود سه میلیارد کاربر را تحت تأثیر قرار داده بود و بهنوعی ضربههای پایانی را به پیکرهی یاهو وارد کرد. همین اخبار باعث شد تا ورایزن پیشنهاد خود را ۳۵۰ میلیون دلار کاهش دهد. درنهایت یاهو با قراردادی ۴/۴۸ میلیارد دلاری در ژوئن ۲۰۱۷ توسط ورایزن خریداری شد.
از سال ۲۰۱۷ تاکنون که یاهو و AOL تحت مالکیت ورایزن فعالیت میکنند، رخدادهای جزئی در محصولات و سرویسهای آنها اتفاق افتاده است. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۸ اپلیکیشنی به نام Yahoo! Together برای پلتفرمهای موبایل اندروید و iOS منتشر شد تا بهعنوان اپلیکیشنی مدرن، نیاز کاربران سنتی یاهو مسنجر و پیامرسان AOL را برطرف کند. پیامرسان مذکور، خانوادهها و مصرفکنندههای نهایی را هدف قرار داده بود و البته در برخی موارد بهعنوان رقیب اسلک شناخته میشد. درنهایت این پیامرسان هم در سال ۲۰۱۸ تعطیل شد.
یاهو ژاپن که در خرید کسبوکار هستهای یاهو توسط ورایزن حضور نداشت، روندی مخالف شرکت اصلی را طی کرد. این شرکت که حاصل همکاری یاهو و سافت بانک بود، پس از سال ۲۰۱۷ هم به فعالیت خود ادامه داده است و با کسب مجوزی از ورایزن، از برند یاهو استفاده میکند. پرتال وب یاهو ژاپن لقب پربازدیدترین وبسایت را در این کشور دارد و سرویسهای اینترنتی آن هم جزو برترینها هستند. مرکز مدیریت یاهو ژاپن در توکیو قرار دارد.
آلتابا که از بقایای یاهو پس از فروش هستهی کسبوکار به ورایزن، در نیویورک شروع به کار کرد، هیچ فعالیت عملیاتی نداشت و تنها مدیریت داراییهای نقدی، سرمایهگذاریها، پورتفوی اوراق قرضه و برخی پتنتهای باقیمانده از شرکت را انجام میداد. تنها بخشی از برند یاهو که در آلتابا باقی ماند، همان یاهو ژاپن بود که در سال ۲۰۱۸ بهصورت کامل به سافت بانک واگذار شد. سهام شرکت نیز در دوم اکتبر سال ۲۰۱۹ از بازار نزدک حذف شد. در تاریخ چهارم اکتبر، فرایند نقد سازی و انحلال کامل شرکت نهایی شد و تنها سرمایهای جزئی از آن برای پرداخت مالیات احتمالی روی دارایی شرکت از سهام علیبابا باقی ماند.
World of Words
منبع: fundinguniverse
دیدگاه خود را در میان بگذارید