چرا استارتاپ ها شکست میخورند؟
آمار فعالیت استارتاپ ها در سرتاسر جهان، شکست اکثریت آنها را فریاد میزند. در این میان، درک دلایل شکست اهمیت زیادی برای دیگر کارآفرینان دارد.
اقیانوس آبی خبر – اخبار برندها
در دورانی که انواع استارتاپ های یونیکورن را در جهان شاهد هستیم و تعداد زیادی از آنها نیز سهام خود را بهصورت عمومی در بازارها عرضه کردهاند، باید نگاهی هم به آمار شکستها بیندازیم. میزان شکست استارتاپ ها قطعاً بیشتر از موفقیتهای آنها است. آمارهای CB Insights نشان میدهد ۷۰ درصد از استارتاپ های حوزهی فناوری شکست میخورند. در دستهی شرکتهای ارائهدهندهی محصولات سختافزاری، آمار نگرانکنندهتری داریم که شکست ۹۷ درصدی را نشان میدهد.
مرگ استارتاپ
تحلیلگران برای درک دلایل شکست استارتاپ ها اقدام جالبی انجام دادهاند. آنها یادداشتهای نوشتهشده پس از مرگ استارتاپ را مطالعه کردهاند که بنیانگذاران و سرمایهگذاران و روزنامهنگاران دربارهی آنها مینویسند. در یکی از تحلیلها، ۳۰۰ استارتاپ شکستخورده بررسی شد که نتایج جالبی بههمراه داشت.
اهمیت مشتری
طبق بررسیها، ۹ دلیل از ۲۰ دلیل اول شکست استارتاپ ها و ۵ دلیل از ۱۰ دلیل اول، به مشتریان ارتباط داشت. گوش ندادن به مشتریان و برآورده نکردن نیازهایشان و بیتوجهی به آنها، دلایل مهمی در شکست استارتاپ های مذکور بودهاند. درواقع، اولین دلیل شکست استارتاپ های بررسیشده بینیاز بازار بود که همان نداشتن مشتری تفسیر میشود.
بنیانگذاران استارتاپ Treehouse Logic، یکی از شرکتهای بررسیشده، دربارهی دلیل شکست استارتاپ نوشتند:
استارتاپ ها زمانی شکست میخورند که مشکلی در بازار حل نکنند. ما فناوری پیشرفته، دادههای مناسب از رفتار خرید مشتریان، اعتبار مناسب، تجربهی عالی، مشاوران کارکشته و بسیاری از ابزارهای دیگر را در اختیار داشتیم؛ اما فناوری یا مدل کسبوکاری مناسب و مقیاسپذیر برای حلکردن مشکلی در بازار را نداشتیم.
یکی دیگر از دلایل مرتبط با مشتریان در شکست استارتاپ ها، طراحی محصولات بوده که هماهنگ با نیازهای مشتریان انجام نمیشود. یکی از بنیانگذاران GameLayers دربارهی این دلیل میگوید:
محصولمان بهاندازهی کافی نیروی لازم برای جذب تعداد درخور توجه مخاطب را نداشت. باید محصولی طراحی میکردیم که تفریحکردن با آن آسانتر بود. کاربر باید در همان لحظههای اول متوجه سرگرمی محصول شود که دربارهی ما، چنین چیزی صادق نبود.
فرار از شکست
بنیانگذاران برای فرار از شکست در قدم اول باید به دیدگاههای مشتریان گوش دهند. کارمندان استارتاپ eCrowds، از فعالان بازار سیستمهای مدیریت محتوا، این دلیل را بهخوبی درک کردهاند. آنها میگویند زمان اصلی خود را به ساختن محصول اختصاص دادهاند و بهدنبال بازخورد از مشتریان احتمالی نبودند. چنین رویکردی به چشمانداز تونلی مشهور میشود که افراد فقط هدف خود را در پایان مسیر میبینند و به اطراف توجهی نمیکنند.
استارتاپ ها بهراحتی در دامی گرفتار میشوند که محصول مدنظر را در هر حالتی عالی و کاربردی میبیند. آنها با چنین تصوری اهمیت کمتری به دیدگاههای مشتریان اولیه میدهند و همین اصلاحنکردن رویکرد به شکست منجر میشود.
تیم و فرهنگ سازمانی
از ۲۰ دلیل اول شکست استارتاپ ها، ۷ دلیل به مشکلات فرهنگ سازمانی و تیم استارتاپ مربوط میشود. برخی اوقات شکست به دلیل نداشتن افراد صحیح در تیم مدیریتی رخ میدهد. به عنوان مثال، بنیانگذاران استارتاپ Standout Jobs پس از مرگ شرکتشان نوشتند:
تیم بنیانگذاران توانایی ساخت MVP نداشت. چنین ترکیبی اشتباهی بزرگ بود. اگر تیم بنیانگذار نتواند محصول خود را بدون کمک یا با کمترین کمک از نیروهای خارجی تولید کند، نباید استارتاپ تشکیل دهد.
برخی اوقات، همسو نبودن بنیانگذاران با یکدیگر و سرمایهگذاران بهعنوان دلیل شکست استارتاپ مطرح میشود. از نمونههای ناهماهنگی میان اعضا میتوان به مسائل مرتبط با قراردادهای همکاری و زمانبندی عرضهی محصولات جدید و زیرساختهای سازمانی اشاره کرد.
نداشتن تمرکز یا اشتیاق کافی در اعضای تیم، یکی از دلایل دیگر است که به شکست استارتاپ منجر میشود. برخی گروههای استارتاپی پس از موفقیتهای سادهی اولیه، اشتیاق خود را برای ادامهی مسیر از دست میدهند. در میان استارتاپ های شکستخورده، مثالهای گوناگونی را میبینیم که گروه هیچ ایدهای برای ادامهی مسیر نداشت.
اهمیت کم سرمایه
از میان دلایل برتر شکست استارتاپ ها، تنها دو دلیل به کمبود سرمایه و مسائل مشابه مرتبط بود. البته، چنین نتیجهای دور از انتظار نبود و بسیاری از کارشناسان باتجربهی کسبوکار اعتقاد دارند پول را نمیتوان در اولویتهای اول برای فرار از شکست استارتاپ در نظر گرفت. طبق تعریف، کسبوکار تلاش گروهی از انسانها برای ارتباط با انسانهای دیگر است. موفقیت در محصولات، فناوری، مدلهای کسبوکار، سرمایهگذاری و همهی مسائل دیگر، تابعی از انتخاب و جمعشدن گروهی از انسانهای صحیح هستند. درنتیجه، موفقیت کسبوکار بیش از هر چیز به افراد وابسته میشود؛ افرادی که در داخل و خارج (مشتریان) کسبوکار قرار دارند.
اغلب اوقات، ناهماهنگی میان افراد داخل و خارج استارتاپ به شکست استارتاپ منجر میشود. همانطورکه دیدیم، بزرگترین شکستها زمانی رخ میدهند که افراد داخل شرکت به مشتریان اهمیت نمیدهند یا فرهنگی متمرکز بر نیازهای مشتریان تشکیل نمیدهند.
برخی از استارتاپ ها در میان دلایل شکست به بیعلاقگی به موضوع فعالیت اشاره کردهاند. آنها افرادی بودند که تصور میکردند ایدهای عالی برای استارتاپ دارند؛ اما پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که زمینهی فعالیت موردپسندشان نبوده است.
با نگاهی به دلایل مذکور میتوان زنگخطرهای شکست استارتاپ ها را درک کرد. اگر به راهاندازی شرکت نوپا تمایل دارید، پیشنهاد میکنیم این دلایل را در نظر بگیرید و پیش از پرداختن به مسائلی همچون جذب سرمایه، بهدنبال پیشگیری از گرفتار شدن در دامهای گفته شده باشید.
World of Words
منبع: forbes